اشتباهــــی... !

اشتباهــــی... !

...از عشـــــق که حرف می زنی یاد حبـــــابی می افتم که به تلنگری بند است
اشتباهــــی... !

اشتباهــــی... !

...از عشـــــق که حرف می زنی یاد حبـــــابی می افتم که به تلنگری بند است

آدم ها

آدم هــــا تمــــام نمی شوند، 

آدم هــــا نیمـــه شـــــب ،

 با همه آنچه در پس ذهن تو برایت باقی گذاشته اند ،

 به تـــو ، هجوم می آورند!

یادته...

میـدونی بن بسـتــــــ| زنـدگی کـجـاست ؟؟؟

جــایــی کـه ...

نـه حـــق خــواسـتن داری

نـه تــوانــایـی فـــرامــوش کـــردن...


+ چی شده حالا که از این دنیا زندگی و بدون من میخوای...

صدای من...

کمکم کن ، کمکم کن
نذار اینجا بمونم تا بپوسم
کمکم کن ، کمکم کن
نذار اینجا لب مرگو ببوسم
کمکم کن ، کمکم کن
عشق نفرینی بی پروایی می خواد
ماهی چشمه ی کهنه
هوای تازه ی دریایی می خواد
دل من دریاییه
چشمه زندون برام
چکه چکه های آب
مرثیه خونه برام
تو رگام به جای خون
شعر سرخ رفتنه
تن به موندن نمی دم
موندنم مرگ منه
عاشقم ، مثل مسافر عاشقم
عاشق رسیدن به انتها
عاشق بوی غریبانه ی کوچ
تو سپیده ی غریب جاده ها
من پر از وسوسه های رفتنم
رفتن و رسیدن و تازه شدن
توی یک سپیده ی طوسی سرد
مسخ یک عشق پر آوازه شدن
کمکم کن ،کمکم کن ، نذار این گمشده از پا در بیاد
کمکم کن ، کمکم کن ، خرمن رخوت من شعله می خواد
کمکم کن ، کمکم کن ، من و تو باید به فردا برسیم
چشمه کوچیکه برامون ، ما باید بریم به دریا برسیم
دل ما دریاییه ، چشمه زندون مونه
چکه چکه های آب ، مرثیه خونمونه
تو رگ بودن ما ، شعر سرخ رفتنه
کمکم کن که دیگه ، وقت راهی شدنه !

کمکم کن ! 


+ دلم خیلی گرفته...

+ ...

کجا داری میری...

هوای دلت باز ابری شده
چرا غصه داری بگو چی شده
از اول دلت قسمت من نبود
بگو آخرش قسمت کی شده
چه بغضی نشسته تو لحن صدات
چقدر گریه کردی بمیرم برات
باید راهم از تو جدا شه ولی
منو حبس کردی تو عمق چشات

چقدر گوشه گیری ، کجا داری میری
واسه کی قراره ، از امشب بمیری
همش بی قراری ، همش بغض داری
میخوای مثل ابر ، بهاری بباری

دیگه خستم از خواهش بی اثر
بیا هرچی داری از اینجا ببر
آخه من به هر در زدم وا نشد
همینه که موندم همش پشت در
حالا که نگاه تو غمگین شده
فضای اتاقم چه سنگین شده
بشین قبل رفتن واسه من بگو

چرا آخر قصمون این شده


کنارم هستیو...


کنارم هستی و اما دلم تنگ میشه هر لحظه

خودت میدونی عادت نیست ، فقط دوســـت داشتن محضه

کنارم هستی و بازم ، بهونه هامو میگیرم

میگم وای ، چقدر سرده ،‌میام دستاتو میگیرم

یه وفت تنها نری جایی ، که از تنهایی میمیرم

از اینجا تا دم در هم بری ،‌ دلشوره میگیرم

فقط تو فکر این عشقم ، تو فکر بودن با هم

محاله پیش من باشی ، برم سرگرم کاری شم

میدونم که یه وقتایی ، دلت میگیره از کارم

روزایی که حواسم نیست ، بگم خیلی دوست دارم

تو هم مثل منی انگار ، از این دلتنگی ها داری

تو هم از بس منو میخوای ، یه جورایی خودآزاری

یـــــه جـــــــورایـــــــــــــــی ، خــود آزاری

  کنارم هستی و انگار ، همین نزدیکیاست دریا

مگه موهاتو وا کردی ، که موجش اومده اینجا

قشنگه ردپای عشق ، بیا بی چتر زیر برف

اگه حاله منو داری ، میفهمی یعنی چی این حرف

میدونم که یه وقتایی ، دلت میگیره از کارم

روزایی که حواسم نیست ، بگم خیلی دوست دارم

تو هم مثل منی انگار ، از این دلتنگی ها داری

تو هم از بس منو میخوای یه جورایی خودآزاری

یـــــه جـــــــورایـــــــــــــــی ، خــود آزاری...

یادگاری


یادگار دونفرگی هایمان
همین کابوس های شبانه است...

خاطرات...


گآهی فَقط بوی یک عَطرش ، 
یاد آوری ِ صِداش ، 
خُوندن smsش ، 
بَرای چند لحظِه... 
باعِث میشِه دقیقاً اِحساس کنی...! 
که قلبِت داره از تو سینه ات کَنده میشه...!

عاشقی یعنی همین

سختته نفس بکشی
گریه کنی سبکتر بشی
بی دلیل حق داری
که دورتو قفس بکشی
بی گناه گریه کن
هی بگو اه گریه کن…

گریه کن بشین عکس عشقتو ببین
ولی جای گله نیست
عاشقی همین...
حق داری بهونه از هر چیزی بگیری
ولی حق نداری بری

بی کسی تمام توئه
لحظه های شوم توئه
گریه کن هیچ راهی نیست
که ابر غم رو بوم توئه
بیگناه گریه کن...
هی بگو
آه گریه کن...

گریه کن بشین عکس عشقتو ببین
ولی جای گله نیست
عاشقی همین
حق داری بهونه از هر چیزی بگیری
ولی حق نداری بری

گریه کن بشین عکس عشقتو ببین
ولی جای گله نیست
عاشقی همین...
حق داری بهونه از هر چیزی بگیری
ولی حق نداری بری...

ماهی

گاهی از ته دل میخواهـمـ ڪه مـاهی بـاشم
ماهی حافـظہ اش 8 ثـانیه استــ بی هیچ خاطـره ای!

وابستگی

خودت گفتی قراره پای این عشق 
همه دیوونگی مونو بذاریم

خودت گفتی میشه رویا رو حس کرد 

تو این خونه از این حالی که داریم


تو می خواستی که هیچ مرزی نمونه 

 خودت خواستی خودت گفتی یکی شیم


تو بودی گفتی لازمه یه وقتا 

 اسیرِ بازیای زندگی شیم


خودت مسبب خاطره هایی 

 تو این شب گریه ها رو شاد کردی


چه جوری از تو برگردم نمی شه

منی که با تو برگشتم به دنیا


ببین این خونه که دنیای ما بود 

داره ویرون می شه با دستای ما


من از دنیای تو بیرون نمی رم  ...

 نگو فردای ما با هم یکی نیست


چه فرقی داره بی تو زنده بودن 

 همیشه زنده بودن زندگی نیست


خودت مسبب خاطره هایی 

 تو این شب گریه ها رو شاد کردی