اشتباهــــی... !

اشتباهــــی... !

...از عشـــــق که حرف می زنی یاد حبـــــابی می افتم که به تلنگری بند است
اشتباهــــی... !

اشتباهــــی... !

...از عشـــــق که حرف می زنی یاد حبـــــابی می افتم که به تلنگری بند است

!

بغض هایم را به آسمان ِ خدا سپرده ام...

خدا بخیر کند باران امشب را...


خیال باتو بودن...

خیال همقدمی با تو در زمستان را

خراب می کند این ردپای یکنــــفره !


خیلـــــی قشنگه ... :)

آپلود عکس رایگان و دائمی


چاووشی _ دوست داشتم


تو این فکر بودم که با هر بهونه

یه بار آسمونو بیارم تو خونه
حواسم نبود که به تو فکر کردن
خود آسمونه ِ  خود آسمونه ِ
تو دنیای سردم به تو فکر کردم
که عطرت بیاد و بپیچه تو باغچه
بیای و بخندی تا باز خنده هاتو
مثل شمعدونی بذارم رو طاقچه
به تو فکر کردم به تو آره آره
به تو فکر کردم که بارون بباره
به تو فکر کردم دوباره دوباره
به تو فکر کردن عجب حالی داره
تو و خاک گلدون با هم قوم و خویشین
من و باد و بارون رفیق صمیمی
از این برکه باید یه دریا بسازی
یه دریا به عمق یه عشق قدیمی
دوست داشتم با... تمام وجودم
عزیزم هنوز هم تو رو دوس دارم
الهی همیشه کنار تو باشم
الهی همیشه بمونی کنارم


به تو فکر کردم به تو آره آره
به تو فکر کردم که بارون بباره
به تو فکر کردم دوباره دوباره

به تو فکر کردن عجب حالی داره


توَلد خــودَم ...

زانوی غم بغل گرفته ای که چه ؟
بلند شو
بایست رو به روی آینه
و تکرار کن ;
دوستم ندارد ؟
خوب نداشته باشد !
دلتنگی هایم را نمی فهمد ؟
خوب نفهمد !
بغض هایم را شانه نیست ؟
خودم که هستم !
همه را می بیند الا من ؟
من که خودم را می بینم !
خودم و آن ها که دوستم دارند . . .
یکی از همان ها هم خدا ...
حالا بخند . . . بلندتر !
موهایت را شانه کن
برای خودت شیرینی بیاور
موسیقی دلخواهت را بگذار پخش شود . . .
بنشین کنار ایوان
بی خیال سرمای پاییزی!
و هر که را دیدی در حال گذر
برایش دستی تکان بده . . .
حالا دیدی تا چه حد خوشبختی ؟

دوست داشتن
همین لحظه هایی ست
که هیچکس حالت را نمی فهمد ...
حتی او که
صاحب دوست داشتنت است ...
همین لحظه ای ست ...
که می فهمی گاهی
خدا چشمک می زند و می گوید ,
دیدی باز هم
شتابان رفتی و راه مرا گم کردی ؟
اما من هنوز هم هستم . . .
تا به همیشه هستم .
+خدا جونم شکرت... 
دانلود آهنگ جدید

داشتن... :)

از دست دادن هر آنکه دوستش میداشتم آزار دهنده بود !
گرچه اکنون متقاعد شده ام که هیچکس ، کسی را از دست نمی دهد :)
زیرا هیچکس مالک کسی نیست .
این تجربه واقعی آزادی است...
داشتن مهم ترین چیزهای عالم بی آنکه صاحبشان باشی ...

برای خودتان ...

یک چیزهایی را برای خودتان نگهدارید ؛

بگذاریدشان ته ته دلتان و شبی نصفه شبی بروید سراغشان و یادش کنید .

عکس هایی باید باشد که فقط خودتان ببینید ...

ته شیشهء عطری که فقط خودتان بویش را به یاد داشته باشید...

یک حس هایی باید فقط مال خوتان باشد .

خساست کنید از بازگوییش . به کسی ندهید...

رفتنی اگر خواست برود بگذارید برود...اصرار نکنید به ماندنش...

اما خاطره ها را سفت بچسبید رها نکنید .

خاطره ها گاهی نیمه شبی که دیوانه شدید دستتان را میگیرد ، شک نکنید...

بعضی کلمات مال شما هستند . به دیگران ندهید .

عادت کنید کلمه ها را حراج نکنید . کلمات حرمت دارند .

کاربردشان را محدود کنید به دیگرانی که دوست تر میدارید .

تماشا کنید ، نبینید . گوش بسپارید ، نشنوید. لمس کنید ، به خاطره بسپارید .

نامه های کاغذی بنویسید . نترسید . بگذارید اشکی هم بچکد کاغذتان را خراب کند..

یاد بگیرید دل یک حجم ضربان دار کوچک است ، نشکنیدش غصه دارش نکنید .

اگر خط اشکی را روی صورتی میشود با انگشت اشاره پاک کنید ،دنبال دستمال کاغذی نگردید!

دنیا یک بار است ! فردا صبح شاید نباشد !

نگذارید حسرت چیزهایی که در دستانتان بود یک عمر بماند بر دلتان... !

امروز را زندگی کنید...


دلم تنگ است...


دلم تنگ است ...

دلم اندازه حجم قفس تنگ است...

سکوت از کوچه لبریز است صدایمخیس و بارانیست...

نمی دانم چرا در قلب من پاییـــز طولانیست ...


گم شد ام!

برای نبودن که . . .

همیشه لازم نیست راه دوری رفته باشی

میتوانی همین جا

پشت تمـــــــــام  ِ بغضهایت ، گم شده باشی...

و تو... از من که گذشت !

او که هیچ!
تمام دنیا هم تو را زیر پا بگذارند، مبادا مثل آنها شوی!
خوب بمان...
نکند خیال خامی در سر بپرورند که با ارزش ترین دارایی ات را له کرده اند...
هرگز اعتقاداتت را زیر پایشان جا مگذار...
هرگز...

+... :(