اشتباهــــی... !

اشتباهــــی... !

...از عشـــــق که حرف می زنی یاد حبـــــابی می افتم که به تلنگری بند است
اشتباهــــی... !

اشتباهــــی... !

...از عشـــــق که حرف می زنی یاد حبـــــابی می افتم که به تلنگری بند است

مجسمه

بیا آخرین شاهکارت را ببین
مجسمه ای با چشمانی باز خیره به دور دست
شاید شرق ، شاید غرب
مبهوت یک شکست
مغلوب یک اتفاق
مصلوب یک عشق
مفعول یک تاوان
خرده هایش را دارد باد می برد
و او فقط خاطراتش را بغل گرفته
بیا آخرین شاهکارت را ببین...
مجسمه ای به نام  "من"

آرامش

دلــم آرامــش می خــواهد
در بـــی دلهـــره تـــرین آغـــوش دنیـــا
...

یادت

گستاخی خیالم را ببخش

 که حتی 

لحظه ای ...

یادت را رها نمیکند... !

دوستت دارم...

او را بیشتر از هر چیزی در این دنیا دوست دارم . 
بیش از هر چیزی ...

نمی دانستم آدم می تواند تا این حد دوست داشته باشد ...


+خوبه ادما، گاهی وقتا بدون توجه به آینده همدیگرو دوست داشته باشن :)

فقط باش...

مــرسی کـه هستـی و هستی را رنگ میزنــی...
هیچ چیـز از تـو نمیخـواهــم...
فقط بـاش... فقــط بخــــند...
فقط راه بــــرو...
نـه. راه نــرو!
میتــرسـم پلک بــزنم،

دیگــر نبـاشـی!


+خدایا ...

... :(

مانده ام...

مانده ام در مرکز مرداب...

نه گریزی میزند لبخند

نه نگاهی میدهد مرا با اعماق پیوند...

حتی...

ﻫــﺮ ﺁﺩﻣــﯽ ﮐﻪ ﻣﯿـﺮﻭﺩ . . .
ﯾـک رﻭﺯ
ﯾﮏ ﺟـﺎﯾـــﯽ
ﺑـﻪ ﯾﮏ ﻫـﻮﺍﯾــﯽ
ﺑـﺮﻣـﯿﮕـﺮﺩﺩ
"ﻫﻤﯿﺸـﻪ ﯾﮏ ﭼﯿﺰﯼ ﺑﺮﺍﯼ ﺟـﺎ ﻣـﺎﻧـﺪﻥ ﻫﺴـﺖ"

ﺣﺘﯽ ﯾﮏ ﺧﺎﻃـﺮﻩ...


+بعضی وقتا یه اتفاقایی میافته که هیچوقت یه لحظه هم بهشون فکر

نکردی !

اونموقس که میشکـَنی!

باز آمدی...


باز آمدی که قلب مرا زیر و رو کنی ؟

با حرف عشق زخم دلم را رفو کنی ؟

تا مطمئن شوی که ازعشقت شکسته ام

هی حال و روز قلب مرا پرس و جو کنی

این رسمش است ، بی خبر از من جدا شوی

اما گلایه از من ِ بی آرزو کنی ؟

از سر گذشته آب ،چرا فکر می کنی

این آب ِ رفته ای است که باید به جو کنی

از شاخه های عشق ، چو گل چیده ای مرا

عطری دگر نمانده برایم که بو کنی

گفتم که بی تو هم دلم آرام و سرخوش است

کم مانده بود دست دلم را تو رو کنی

در کوله بار خاطره هایت به دوش من

...جز گریه هیچ نیست ، اگر جستجو کنی

...

! می دونی بعضی روزا دیگـه
نـه خاطــــره 
 نـه بـــــغض 
 نـه اَشکـــــــــــــ 
 هیچ کدوم دردی اَزت دوا نمی کنه... 
می شینی و زل می زنی به یـه گوشـه 
 زانو هاتو بغـــــــــل می کنی 
 و با خودت میگی 
  دیگــــــــــــــه زورمـــــــــــــ نمی رســــــــــــه.....!! 


+کاش میشد گذشته هامو پس بگیرم...

...خیــال

از خیالـَم هم که عبور میکنی ، باز دلم با تو بودن را میخواهد...