اشتباهــــی... !

اشتباهــــی... !

...از عشـــــق که حرف می زنی یاد حبـــــابی می افتم که به تلنگری بند است
اشتباهــــی... !

اشتباهــــی... !

...از عشـــــق که حرف می زنی یاد حبـــــابی می افتم که به تلنگری بند است

...

! می دونی بعضی روزا دیگـه
نـه خاطــــره 
 نـه بـــــغض 
 نـه اَشکـــــــــــــ 
 هیچ کدوم دردی اَزت دوا نمی کنه... 
می شینی و زل می زنی به یـه گوشـه 
 زانو هاتو بغـــــــــل می کنی 
 و با خودت میگی 
  دیگــــــــــــــه زورمـــــــــــــ نمی رســــــــــــه.....!! 


+کاش میشد گذشته هامو پس بگیرم...

نظرات 3 + ارسال نظر
سارا پنج‌شنبه 23 خرداد 1392 ساعت 19:21 http://zolaltarazbaran.blogsky.com/

گاهــــــــــی دلگیــری
شاید از خودت...!

ماهی پنج‌شنبه 23 خرداد 1392 ساعت 00:02

فراموش کن کسی رو که فراموشت کرد
نادیده بگیر کسی را که نادیده ات گرفت

Z a H r a چهارشنبه 22 خرداد 1392 ساعت 14:24 http://mythoughts93.blogfa.com/

: (

منَم خوب نیستَم ... هعی

عزیزم بووووس :*

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد