اشتباهــــی... !

اشتباهــــی... !

...از عشـــــق که حرف می زنی یاد حبـــــابی می افتم که به تلنگری بند است
اشتباهــــی... !

اشتباهــــی... !

...از عشـــــق که حرف می زنی یاد حبـــــابی می افتم که به تلنگری بند است

دلتنگم...


آواز قناری
سرما خورد
آسمان
دریا دریا
ابر بارید
بهار
دسته دسته
خشکید
وقتی
پدرها جیب هایشان
خالی از
تمامی آرزوهای
کودکانشان بود

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد