-
حسرت نمیخورم
شنبه 18 خرداد 1392 00:48
حسرت روزهای رفته را نمیخورم جز یک شب پاییزی و ایوان... که حسابش جداست!
-
مینویسم
شنبه 18 خرداد 1392 00:26
برایت خواهم نوشت از ابهام لحظه ها از تردید از حجم مرگ اور نبودنت از کسانی که رد میشوند و بوی تو را میدهند ...برایت خواهم نوشت از حدیث بغض های تلخ تا ابد از قناعت یک خاطره ,یک یاد از صبوری من و جای خالی تووشبهای من برایت خواهم نوشت حتی تو هم برای من نبودی...
-
ترس
دوشنبه 13 خرداد 1392 20:46
نــه از تنهــایــی مــیتــرســم،نــه از تنهــا مــانــدن! تــرســم ازتنهــا بــودن،در کنــار دیگــری ســت . . . + این روزا رُ دوست ندارم :( پر از تردید ،دلتنگی و انتظار الکی :|
-
دو راهی
یکشنبه 12 خرداد 1392 19:31
سخت ترین دو راهی، دوراهی بین فراموش کردن و انتظار است گاهی کامل فراموش میکنی و بعد می بینی که باید منتظر می ماندی و گاهی آن قدر منتظر می مانی که می فهمی زودتر از اینها باید فراموش میکردی! +و سخت تر اینه که بفهمی جزو دسته ی دومی :(
-
دلم پر است از تو...
شنبه 11 خرداد 1392 22:21
دست من خالیست از بودن تو... اما دلم تا دلت بخواهد از تو پراست...
-
زندان
شنبه 11 خرداد 1392 15:57
دلتنگی زندانیست که کلیدش در دستان روزهاییست که گذشته اند... چه سخت است تا ابد زندانی بودن!
-
من چرا دل بستم؟
شنبه 11 خرداد 1392 02:35
دردم این نیست که او عاشق من نیست... دردم این نست که معشوق من از عشق تهی است... دردم این است که با این همه سردی... این همه سنگدلی... من چرا دل بستم ؟
-
دور شده ای دیگر
جمعه 10 خرداد 1392 15:29
آنقدر دور شده ای... که چشمانم حتی خواب آمدنت را هم نمی بینند.
-
آدم ها
سهشنبه 7 خرداد 1392 01:57
آدم هــــا تمــــام نمی شوند، آدم هــــا نیمـــه شـــــب ، با همه آنچه در پس ذهن تو برایت باقی گذاشته اند ، به تـــو ، هجوم می آورند!
-
باور نمیکنم...
دوشنبه 6 خرداد 1392 18:39
باور کردنی نیست، اما حقیقت دارد طوری از خیال تو گم شدم که انگار هرگز نبوده ام !
-
امروز...
دوشنبه 6 خرداد 1392 01:08
امروز را به باد سپردم امشب کنار پنجره بیدار مانده ام دانم که بامداد امروز دیگری را با خود می آورد تا من دوباره آن را بسپارمش به باد... فریدون مشیری
-
فراموش نمیشوی...
شنبه 4 خرداد 1392 23:50
فراموش شدنی نیستی مانند ماه که باهیچ دستمالی ازشیشه ی پنجره پاک نمیشود...
-
...میترسم
شنبه 4 خرداد 1392 14:26
فقط برای یک بارهم که شده... سکوتت را می شکستی.... آن وقت تمام رویاهای من تعبیر می شدند... اگر تو حرف می زدی ومن هم حرف می زدم به تو می گفتم که تمام خواب هایم دست های ترا رو کرده اند... می ترسم.... تا همیشه ساکت بمانی وحرف دلم حرف دلت... عاقبت ناتمام بماند میترسم... تا همیشه ساکـــــــت بمانی وخوابهای شیرین من مثل عکس...
-
افکارم...
پنجشنبه 2 خرداد 1392 14:38
این روزها دوباره افکارم به سوی تو پر میکشد... سنگش نزن تحمل کن!
-
...
چهارشنبه 1 خرداد 1392 22:44
آسمان می بارد... به حرمت کداممان، نمی دانم...!!! همین را می دانم که باران صدای پای اجابت است و خدا با تمام جبروتش ناز می خرد پس نیاز کن !
-
شب که ماه میتابد...
چهارشنبه 1 خرداد 1392 01:03
هـَر چِقَدرَ هم که دور باشـ ــے! شب کــہ ماه مــے تابــَد به کِنآر پنجره بیا و نگِآه کِـن دِلَم خوش اَست جایــــــے رآ مــے بینَم کـــہ توهـــم بـه آטּ نگاه میکنــے...
-
...
دوشنبه 30 اردیبهشت 1392 22:57
من به اندازه ی یک ابر دلم میگیرد... + دلم گرفته خیلی زیاد... دلم تنهایی میخواد...
-
تفــاو ُت!
دوشنبه 30 اردیبهشت 1392 02:59
چـه تَفـــاوُت عَمیـقــی ست بیـــن تــَنـهـــایی قَبــل از نَبودَنـَت و تــَنـهـــاییِ پَس از نَبودَنـَت...!
-
گم شدی...
یکشنبه 29 اردیبهشت 1392 19:11
کجای قصه من گم شدی که دیگر آسمانم آفتاب نمی بارد امان بده اشـــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــک...
-
...
یکشنبه 29 اردیبهشت 1392 18:58
بَدتَریــن جـای ِ دلتَنـگیــم ، اونجـاسـت کـه پیشِ خودَم فکـــر میکنــَم مَنـــو از یـــادش بـــُرده !
-
سقوط
یکشنبه 29 اردیبهشت 1392 16:00
خوش به حال قاصدک ها... با هزار آرزو روی دوششان پرواز می کنند... و ما با یک آرزو سقوط می کنیم.
-
فقط بـاش..
یکشنبه 29 اردیبهشت 1392 02:10
مــرسی کـه هستـی و هستی را رنگ میزنــی... هیچ چیـز از تـو نمیخـواهــم... فقط بـاش... فقــط بخــــند... فقط راه بــــرو... نـه. راه نــرو! میتــرسـم پلک بــزنم، دیگــر نبـاشـی!
-
درد
سهشنبه 24 اردیبهشت 1392 02:51
درد یعنی.. سرت به همون سنگی بخوره که به سینه میزنی!!! +...
-
خدایــــــــــا...
دوشنبه 23 اردیبهشت 1392 18:20
خدایا... سـُـکوتــ نکن... دل ِ مَـ ن طاقَت ایـن هَمه تَنهایی را نَـدارد...
-
بارون
دوشنبه 23 اردیبهشت 1392 16:34
+داره بارون میباره... خیلی قشنگه... بغضِ منم تازه شده...
-
دعا
دوشنبه 23 اردیبهشت 1392 03:23
زیر باران هم خواستنت مستجاب نشد ...! می بینی زور دعاهایم، به آرزوهایم نمی رسد ! ...حتی غروب زیر باران با چشم گریان ...
-
...
دوشنبه 23 اردیبهشت 1392 03:11
پاره های بـاد تکه ای از بوی تو را به تقویمی می رسانند که خطوط این سرزمین را ورق زده است و من... برای بوییدن خطی از تو روز های بسیاری را پاره می کنم...
-
...
دوشنبه 23 اردیبهشت 1392 03:05
مــن, ایــن روزهــا... ســـــرگـــرمـــم بــه نـــداشـتـــن ِ تــو . . .
-
...
دوشنبه 23 اردیبهشت 1392 02:43
سر به هوا نیستم امــــــــــــا... همیشه چشم به آسمان دارم حال عجیبی ست دیدن همان آسمان که “شاید “تــــــــــــو دقایقی پیش به آن نگاه کرده ای…!!!!
-
...
دوشنبه 23 اردیبهشت 1392 00:23
رهایت میکنم... رهایت میکنم وقتی داشتنت اسارتیست برای تو من بیزار از تمام قفسها و بندها شاید سهم تو آسمان وسیع تریست از آسمان دل من... پر بگیر و برو... رهایی از آن توست...